قسم خوردن در دادگاه | قوانین، احکام و هر آنچه باید بدانید

قسم خوردن در دادگاه | قوانین، احکام و هر آنچه باید بدانید

قسم خوردن در دادگاه

قسم خوردن در دادگاه، که با اصطلاح حقوقی اتیان سوگند شناخته می شود، روشی است شرعی و قانونی برای اثبات یا رد یک ادعا در زمانی که دلایل کافی دیگر مانند سند یا شهادت وجود ندارد. این عمل با گواه قرار دادن خداوند متعال، به حل و فصل دعاوی کمک می کند و نقش مهمی در احقاق حق و فصل خصومت ایفا می کند.

نظام حقوقی ایران، همانند بسیاری از نظام های قضایی مبتنی بر فقه اسلامی، جایگاه ویژه ای برای اتیان سوگند در نظر گرفته است. این دلیل اثبات دعوا، در کنار اقرار، اسناد و شهادت، به قاضی کمک می کند تا در نبود مدارک مادی، به حقیقت نزدیک شود و عدالت را برقرار سازد. اتیان سوگند نه تنها یک الزام قانونی، بلکه یک تعهد معنوی و اخلاقی است که فرد را در برابر خداوند مسئول می سازد.

در این مقاله جامع، به بررسی دقیق مفهوم اتیان سوگند، انواع گوناگون آن در محاکم قضایی، شرایط قانونی و تشریفات مربوط به ادای آن خواهیم پرداخت. همچنین، واکنش های احتمالی طرفین دعوا در مواجهه با درخواست سوگند و پیامدهای حقوقی و شرعی قسم دروغ نیز به تفصیل شرح داده خواهد شد. هدف از این نوشتار، ارائه یک راهنمای کامل و قابل فهم برای تمامی افرادی است که با موضوع اتیان سوگند در دادگاه مواجه هستند، از جمله اصحاب دعوا، وکلا، دانشجویان حقوق و عموم مردم.

اتیان سوگند چیست؟ تعریف و ماهیت حقوقی

اتیان سوگند، در معنای لغوی، به معنای قسم خوردن و گواه گرفتن خداوند متعال بر صحت یا عدم صحت یک ادعا است. در بستر حقوقی و قضایی، اتیان سوگند یکی از مهم ترین و گاه آخرین ادله اثبات دعوا محسوب می شود که در صورت فقدان سایر ادله مانند سند، شهادت یا اقرار، به کار گرفته می شود. ماهیت حقوقی سوگند، بر پایه اعتقاد به قدرت مطلق خداوند و عواقب معنوی قسم دروغ استوار است و به همین دلیل، از اعتبار و اهمیت ویژه ای در نظام قضایی برخوردار است.

ریشه های فقهی سوگند به دوران صدر اسلام بازمی گردد و در کتب فقهی شیعه و سنی، فصول مفصلی به شرایط، انواع و احکام آن اختصاص داده شده است. قانون گذار ایرانی نیز با الهام از این مبانی فقهی، سوگند را در قوانین مختلف، به ویژه قانون آیین دادرسی مدنی و قانون مدنی، به رسمیت شناخته و چارچوب های قانونی آن را تعیین کرده است. مواد ۲۷۰ تا ۲۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی و مواد ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۵ قانون مدنی به تفصیل به موضوع سوگند قضایی پرداخته اند.

اهمیت سوگند در آن است که در مواردی که هیچ شاهد و دلیلی برای اثبات یا رد یک ادعا وجود ندارد، می تواند بن بست دادرسی را شکسته و قاضی را به صدور حکم نزدیک سازد. قاضی در چنین شرایطی، با صدور قرار اتیان سوگند، از طرفین می خواهد تا با گواه گرفتن خداوند، حق یا باطل بودن ادعا را آشکار سازند. این عمل نه تنها به حل و فصل دعوا کمک می کند، بلکه باعث می شود تا طرفین با در نظر گرفتن مسئولیت شرعی و وجدانی خود، از بیان کذب پرهیز کنند.

تفاوت اساسی اتیان سوگند با شهادت شهود

اگرچه هم اتیان سوگند و هم شهادت شهود از ادله اثبات دعوا هستند و هر دو با گواه گرفتن خداوند مرتبط اند، اما تفاوت های ماهوی و اساسی بین آن ها وجود دارد که شناخت این تفاوت ها برای درک صحیح هر یک از این دلایل ضروری است. در اینجا به برخی از مهم ترین این تفاوت ها اشاره می کنیم:

  1. موضوع ادعا و اطلاعات:

    • شهادت: شهادت بر پایه اطلاع مستقیم و مشاهدات عینی شاهد از واقعه یا حق مورد دعوا است. شاهد، روایتی از آنچه دیده یا شنیده است را ارائه می دهد. او در مورد دانش خود از یک امر خارجی شهادت می دهد.
    • سوگند: سوگند معمولاً بر نفی یا اثبات یک امر منتسب به خود اداکننده سوگند یا بر نفی علم از یک امر مربوط به شخص ثالث است. در واقع، فرد سوگند می خورد که خود او امری را انجام داده یا نداده، یا از امری اطلاع دارد یا ندارد. این ارتباط مستقیم با عمل یا علم خود فرد دارد.
  2. تعداد و جنسیت:

    • شهادت: در بسیاری از موارد، برای اثبات دعاوی، به دو شاهد مرد یا یک شاهد مرد و دو شاهد زن نیاز است. جنسیت و تعداد شهود در اعتبار شهادت مؤثر است.
    • سوگند: اتیان سوگند توسط یک نفر (خواهان یا خوانده) و به تنهایی می تواند قاطع دعوا باشد. در سوگند، تعداد مطرح نیست.
  3. موقعیت اداکننده:

    • شهادت: شاهد یک شخص ثالث بی طرف است که با دعوا ارتباط مستقیم ندارد و از منافع آن بهره مند نمی شود.
    • سوگند: اداکننده سوگند معمولاً یکی از طرفین اصلی دعوا (خواهان یا خوانده) است که منافع مستقیم در نتیجه دعوا دارد.
  4. نقش در اثبات:

    • شهادت: شهادت خود به تنهایی یا در کنار سایر شهادت ها می تواند دلیلی مستقل و قوی برای اثبات باشد.
    • سوگند: سوگند در بسیاری از موارد، به عنوان آخرین راه حل و در نبود دلایل دیگر به کار می رود و یا تکمیل کننده دلیل ناقص (مانند یک شاهد) است.
  5. مجازات قسم دروغ و شهادت کذب:

    • شهادت کذب: شهادت دروغ دارای مجازات کیفری مشخص و سنگینی است (حبس و جزای نقدی).
    • قسم دروغ: در دعاوی مدنی، قسم دروغ دارای مجازات کیفری مستقیم نیست، اما پیامدهای حقوقی و شرعی جدی دارد. در صورت اثبات دروغ بودن قسم پس از صدور حکم، امکان طرح دعوای مجدد و استرداد آنچه به ناحق گرفته شده است، وجود دارد.

این تفاوت ها نشان می دهد که هرچند هر دو، سوگند و شهادت، از ابزارهای مهم در کشف حقیقت و اجرای عدالت هستند، اما در ماهیت، شرایط و آثار حقوقی خود مستقل و متمایز عمل می کنند.

انواع سوگند قضایی در دادگاه

سوگند قضایی با توجه به نوع دعوا، شرایط درخواست و آثار حقوقی مترتب بر آن، به انواع مختلفی تقسیم می شود که هر یک دارای جایگاه و کاربرد خاص خود در نظام دادرسی هستند. شناخت این انواع برای طرفین دعوا و دست اندرکاران حقوقی از اهمیت بالایی برخوردار است.

الف) سوگند بَتّی (قاطع دعوا)

سوگند بَتّی یا قاطع دعوا، مهم ترین نوع سوگند قضایی است که همان طور که از نامش پیداست، به تنهایی می تواند ادعای خواهان را ثابت یا رد کرده و منجر به فصل خصومت شود. این سوگند در مواردی به کار می رود که مدعی برای اثبات ادعای خود هیچ دلیل شرعی و قانونی دیگری (مانند سند، بینه یا گواه) در اختیار ندارد و خوانده نیز به صراحت ادعای او را انکار می کند.

  • تعریف: سوگندی است که با ادای آن، دعوا به نفع یکی از طرفین خاتمه می یابد.
  • شرایط اتیان:

    1. فقدان هرگونه بینه، گواه یا سند معتبر که بتواند ادعا را اثبات کند.
    2. انکار صریح و قاطع ادعای مدعی از سوی مدعی علیه (خوانده).
    3. درخواست صریح مدعی برای اتیان سوگند از سوی منکر (مدعی علیه).
  • نحوه درخواست و صدور قرار: مدعی (خواهان) به دادگاه درخواست می کند که مدعی علیه (خوانده) سوگند یاد کند. دادگاه پس از بررسی شرایط و احراز فقدان سایر ادله، قرار اتیان سوگند را صادر می کند و متن سوگند را تعیین و به خوانده ابلاغ می نماید.
  • مثال کاربردی: فرض کنید خواهان ادعا می کند مبلغ ده میلیون تومان به خوانده قرض داده است، اما هیچ مدرک کتبی یا شاهد معتبری برای اثبات این ادعا ندارد. خوانده نیز به کلی منکر دریافت هرگونه وجهی است. در این حالت، خواهان می تواند از دادگاه بخواهد که قرار اتیان سوگند صادر کند و خوانده بر نفی استحقاق خواهان سوگند یاد کند. اگر خوانده سوگند یاد کند، ادعای خواهان رد می شود. اگر خوانده از سوگند امتناع کند و آن را به خواهان واگذار نماید، خواهان می تواند سوگند یاد کرده و ادعای خود را ثابت کند.

ب) سوگند تکمیلی

سوگند تکمیلی، همان طور که از نامش پیداست، برای تکمیل یک دلیل ناقص به کار می رود و به تنهایی قاطع دعوا نیست. این نوع سوگند عمدتاً در دعاوی مالی یا آنچه که مقصود از آن مال است (حقوق الناس مالی) کاربرد دارد و برای تقویت و تکمیل شهادت ناقص به کار گرفته می شود.

  • تعریف: سوگندی است که برای تکمیل دلیل ناقص، خصوصاً در مواردی که نصاب شهادت شرعی کامل نیست، ادا می شود.
  • موارد کاربرد:

    مهم ترین مورد کاربرد سوگند تکمیلی زمانی است که برای اثبات یک ادعای مالی، فقط یک شاهد مرد یا دو شاهد زن وجود دارد. در این شرایط، شهادت به تنهایی کافی نیست. قانون گذار اجازه داده است که خواهان با معرفی یک شاهد مرد و ضمیمه کردن یک سوگند (قسم خود خواهان) یا معرفی دو شاهد زن و ضمیمه کردن یک سوگند (قسم خود خواهان)، ادعای خود را اثبات کند. ماده ۲۷۷ قانون آیین دادرسی مدنی به این نوع سوگند اشاره دارد.

  • مثال کاربردی: فرض کنید خواهان مدعی است که بابت فروش کالایی، مبلغی از خوانده طلبکار است. او برای اثبات ادعای خود، تنها یک شاهد مرد را به دادگاه معرفی می کند. دادگاه شهادت این شاهد را می پذیرد، اما از آنجا که نصاب کامل شهادت (دو شاهد مرد) حاصل نشده است، قرار اتیان سوگند تکمیلی را صادر می کند و از خواهان می خواهد که برای تکمیل دلیل خود، سوگند یاد کند. اگر خواهان سوگند یاد کند، ادعای او ثابت شده و دادگاه به نفع او حکم صادر می کند.

ج) سوگند استظهاری

سوگند استظهاری یکی از انواع خاص سوگند قضایی است که در دعاوی علیه متوفی (مورث) کاربرد دارد. تفاوت عمده آن با سوگند بتی و تکمیلی در این است که ابتکار عمل در صدور قرار آن با قاضی است و نیازی به درخواست صریح مدعی ندارد.

  • تعریف: سوگندی است که خواهان برای اثبات بقای حق خود علیه متوفی ادا می کند. این سوگند پس از اثبات اصل حق با دلایل دیگر (مانند سند یا شهادت) به کار می رود و برای اطمینان از این که حق مورد نظر هنوز پابرجاست و ساقط نشده است.
  • موارد کاربرد: در دعاوی که خواهان از ماترک متوفی طلب یا حقی را مطالبه می کند و دلایلی برای اثبات اصل طلب ارائه داده است. پس از اثبات اصل حق، دادگاه از خواهان می خواهد که سوگند یاد کند که حق او هنوز باقی است و توسط متوفی ادا نشده یا به طریقی دیگر ساقط نشده است. ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی مدنی به این نوع سوگند اشاره دارد.
  • تفاوت بارز با سوگند بتی و تکمیلی: سوگند استظهاری برخلاف دو نوع دیگر، نیاز به درخواست مدعی ندارد و دادگاه می تواند رأساً آن را صادر کند. هدف اصلی این سوگند، احتیاط و اطمینان از بقای حق است، چرا که شخص متوفی دیگر قادر به دفاع از خود یا اقامه دلیل نیست.
  • مثال کاربردی: فرض کنید شخصی با ارائه سند رسمی، ثابت می کند که مورث خواندگان مبلغی به او بدهکار بوده است. ورثه منکر این دین نیستند، اما ممکن است ادعا کنند که مورثشان این دین را در زمان حیات خود ادا کرده است یا به نحوی ساقط شده است. در این حالت، دادگاه برای اطمینان از بقای حق، از خواهان می خواهد که سوگند یاد کند که طلبش از متوفی همچنان باقی است و ادا نشده است.

د) سوگند بر نفی علم (سوگند علم نداشتن)

سوگند بر نفی علم، نوع دیگری از سوگند قضایی است که برای اثبات عدم اطلاع از امری منتسب به شخص ثالث ادا می شود. این سوگند غالباً در مواردی مطرح می شود که ادعایی علیه یک شخص (معمولاً متوفی) مطرح است و وراث یا نمایندگان او منکر علم خود نسبت به آن امر هستند.

  • تعریف: سوگندی است که برای اثبات عدم اطلاع اداکننده سوگند از یک امر خاص ادا می شود. این سوگند در مواردی به کار می رود که مدعی، علم طرف مقابل را به یک امر منتسب به شخص ثالث، دلیل ادعای خود قرار می دهد و طرف مقابل آن را انکار می کند.
  • موارد کاربرد: عمده کاربرد این سوگند در دعاوی علیه ورثه متوفی است. مثلاً، اگر کسی ادعا کند که مورث خواندگان (متوفی) به او بدهکار بوده و خواندگان (ورثه) از این دین اطلاع داشته اند، اما ورثه منکر اطلاع خود از این دین باشند، خواهان می تواند از ورثه بخواهد که سوگند یاد کنند که از این امر بی اطلاع هستند. ماده ۵ آیین نامه ترتیب اتیان سوگند به این نوع سوگند اشاره دارد.
  • مثال کاربردی: شخصی ادعا می کند که پدر متوفیِ ورثه، مبلغی را از او قرض گرفته است. ورثه منکر بدهی پدر خود نیستند، اما اظهار بی اطلاعی از این موضوع می کنند. خواهان می تواند از ورثه بخواهد که سوگند یاد کنند که از وجود این دین و قرض پدرشان اطلاعی ندارند. اگر ورثه سوگند بر نفی علم یاد کنند، ادعای خواهان در مورد علم آن ها به دین پدرشان رد می شود.

ه) سوگند عهدی (توضیح مختصر و تفاوت با سوگند قضایی)

علاوه بر سوگندهای اثباتی یا قضایی که در دادگاه ها برای اثبات یا رد یک دعوا به کار می روند، نوع دیگری از سوگند نیز وجود دارد که به آن «سوگند عهدی» می گویند. این سوگند، از ماهیت و کاربرد متفاوتی برخوردار است و موضوع این مقاله که بر سوگند قضایی متمرکز است، نمی باشد.

  • تعریف: سوگند عهدی به معنای تعهد و التزام به انجام فعل یا ترک عملی در آینده است. این سوگند اغلب در آغاز مسئولیت های مهم و برای تاکید بر صداقت و امانت داری ادا می شود.
  • مثال کاربردی: سوگندی که رئیس جمهور، قضات، وکلا یا نمایندگان مجلس در آغاز دوران مسئولیت خود یاد می کنند، نمونه ای از سوگند عهدی است. این افراد با این سوگند، تعهد می کنند که وظایف خود را با صداقت، عدالت و رعایت قوانین انجام دهند.
  • تفاوت با سوگند قضایی: تفاوت اصلی در این است که سوگند عهدی جنبه اثباتی ندارد و در روند دادرسی برای اثبات یک حق یا ادعا به کار نمی رود. هدف آن صرفاً ایجاد تعهد اخلاقی و قانونی برای انجام صحیح یک مسئولیت در آینده است، در حالی که سوگند قضایی به گذشته (وجود یا عدم وجود یک حق) مربوط می شود و مستقیماً بر سرنوشت دعوا تأثیر می گذارد.

شرایط اساسی و ارکان قانونی اتیان سوگند در دادگاه

اتیان سوگند در دادگاه، فرآیندی نیست که در هر شرایطی قابل اجرا باشد. قانون گذار برای جلوگیری از سوءاستفاده و حفظ اعتبار این دلیل اثبات دعوا، شرایط و ارکان خاصی را پیش بینی کرده است. رعایت این شرایط برای صحت و نفوذ حقوقی سوگند الزامی است:

۱. فقدان دلیل دیگر

اساسی ترین شرط برای صدور قرار اتیان سوگند بتّی این است که مدعی برای اثبات ادعای خود، هیچ دلیل شرعی و قانونی دیگری مانند اقرار، اسناد کتبی یا شهادت شهود در اختیار نداشته باشد. سوگند به عنوان یک دلیل تکمیلی یا جایگزین در نظر گرفته می شود، نه دلیلی که بتوان آن را همواره و در کنار سایر دلایل مطرح کرد. اگر مدعی دلیلی ارائه دهد، دادگاه ابتدا به آن دلایل رسیدگی می کند و در صورت نقص یا عدم کفایت آن ها، به سوگند روی می آورد.

۲. انکار مدعی علیه

برای اینکه سوگند در دعوا مطرح شود، ضروری است که طرف مقابل (مدعی علیه یا خوانده) به صراحت و روشنی ادعای مدعی را انکار کند. اگر مدعی علیه ادعای خواهان را بپذیرد (اقرار کند)، دیگر نیازی به سوگند نیست، زیرا اقرار خود قاطع دعواست. این انکار باید قاطع و صریح باشد، نه مبهم و مردد.

۳. انتساب دعوا به اداکننده سوگند

امری که سوگند بر آن جاری می شود، باید مستقیماً به شخص اداکننده سوگند منتسب باشد. به این معنا که فرد سوگندخورنده باید در مورد عمل، حق یا علم خود سوگند یاد کند. نمی توان از یک شخص خواست که در مورد عمل یا نیّت شخص دیگری (که طرف دعوا نیست) سوگند یاد کند، مگر در مورد سوگند بر نفی علم که به عدم اطلاع از عمل شخص ثالث مربوط می شود.

۴. طرف بودن اداکننده سوگند

شخصی که قرار اتیان سوگند متوجه او می شود، باید جزو طرفین اصلی دعوا (خواهان یا خوانده) باشد. سوگند یک عمل شخصی است و تنها کسی که منافع یا تعهدات مستقیم در پرونده دارد، می تواند آن را ادا کند. این اصل تضمین می کند که فردی که سوگند یاد می کند، مستقیماً تحت تأثیر نتیجه آن قرار می گیرد.

۵. محدودیت ها

قانون گذار در برخی موارد، اتیان سوگند توسط افراد خاصی را محدود یا منع کرده است. به عنوان مثال، ولی، وصی یا قیم صغیر و مجنون نمی توانند به جای صغیر و مجنون سوگند یاد کنند، مگر اینکه سوگند مربوط به اعمالی باشد که خودشان در دوران ولایت یا قیمومت انجام داده اند. این محدودیت به دلیل عدم انتساب مستقیم حق یا دین به ولی/قیم در مورد اعمال صغیر/مجنون است.

۶. قابلیت اثبات دعوا با شهادت

در مورد سوگند بَتّی و تکمیلی، دعوا باید از جمله دعاوی باشد که اصولاً قابلیت اثبات با شهادت شهود را دارد. این شرط بدان معناست که در دعاوی که اساساً با شهادت قابل اثبات نیستند (مانند دعاوی مستند به سند رسمی که سند خود دلیل قاطع است)، سوگند نیز نمی تواند به عنوان دلیل اثبات کننده به کار رود.

۷. نقش و اختیار قاضی

قاضی نقش محوری و مهمی در فرآیند اتیان سوگند دارد. صلاحیت دادگاه در تشخیص ضرورت، نوع و نحوه اتیان سوگند بسیار حائز اهمیت است. قاضی باید ابتدا تمام ادله موجود را بررسی کند و تنها در صورت احراز شرایط قانونی، قرار اتیان سوگند را صادر نماید. او همچنین بر تشریفات ادای سوگند نظارت دارد و می تواند در صورت لزوم، شرایط تغلیظ سوگند را نیز تعیین کند.

تشریفات و نحوه ادای سوگند در دادگاه (مستند به ماده ۲۸۱ ق.آ.د.م)

ادای سوگند در دادگاه یک عمل تشریفاتی و رسمی است که باید با رعایت دقیق مقررات قانونی انجام شود تا آثار حقوقی آن محقق گردد. قانون آیین دادرسی مدنی، به ویژه ماده ۲۸۱، به تفصیل به این تشریفات پرداخته است.

کیفیت ادای سوگند

سوگند باید با لفظ جلاله و به نام خداوند متعال ادا شود. الفاظ رایج و شرعی برای ادای سوگند شامل والله، بالله و تالله است. اگر فرد به زبان دیگری سوگند یاد می کند، باید به نام خداوند متعال باشد. مهم این است که این گواه گرفتن همراه با اعتقاد و نیت قلبی باشد. برای مثال، متن استاندارد سوگند می تواند چنین باشد: «والله (یا بالله، تالله) قسم می خورم که ادعای مطرح شده (یا انکار مطرح شده) در پرونده صحیح است و به حق سوگند یاد می کنم.»

تغلیظ سوگند

دادگاه در برخی موارد و برای افزایش اهمیت و جدیت سوگند، می تواند اقدام به تغلیظ سوگند نماید. تغلیظ به معنای تشدید و سخت گیری در ادای سوگند از حیث زمان، مکان و الفاظ است. قاضی با توجه به اهمیت دعوا، شرایط پرونده و وضعیت طرفین، می تواند مقرر کند که سوگند در اماکن مقدس (مانند مساجد، بقاع متبرکه)، در اوقات خاص (مانند پس از نماز) یا با الفاظی مؤکدتر ادا شود. این امر با هدف افزایش وجدان و پرهیز از قسم دروغ صورت می گیرد. البته تغلیظ سوگند نباید به گونه ای باشد که اداکننده سوگند را در مضیقه غیرمنطقی قرار دهد.

یکسان بودن قواعد برای مسلمان و غیرمسلمان

یکی از اصول مهم در اتیان سوگند این است که در ادای سوگند به نام خداوند متعال، هیچ تفاوتی بین مسلمان و غیرمسلمان وجود ندارد. هر فردی با هر دین و مذهبی، اگر به خداوند متعال (یا آنچه در آیین خود خدا می داند) اعتقاد داشته باشد، می تواند به همان شیوه سوگند یاد کند. این امر نشان دهنده احترام قانون به عقاید و مذاهب مختلف و در عین حال، حفظ اعتبار سوگند به عنوان یک امر معنوی است.

صورتجلسه شدن مراتب

تمامی مراحل و محتوای اتیان سوگند، از جمله درخواست سوگند، صدور قرار، الفاظ سوگند، زمان و مکان ادای آن، و مشخصات اداکننده سوگند، باید به دقت در صورتجلسه دادگاه درج شود. این صورتجلسه به عنوان یک سند رسمی، نشان دهنده وقوع اتیان سوگند و مستند صدور حکم بعدی خواهد بود و امکان هرگونه ابهام یا انکار بعدی را از بین می برد.

زمان و مکان اتیان سوگند

اگر شخصی که قرار اتیان سوگند متوجه اوست، در همان جلسه دادرسی حاضر باشد، سوگند در همان جلسه ادا خواهد شد. در صورتی که فرد غایب باشد یا نیاز به آمادگی بیشتر داشته باشد، دادگاه می تواند وقت دیگری را برای اتیان سوگند تعیین و به طرفین ابلاغ کند. این تدبیر برای اطمینان از حضور فرد و فراهم آوردن فرصت لازم برای او جهت تصمیم گیری در مورد سوگند است.

متن پیشنهادی و استاندارد سوگند در دادگاه

متن سوگند باید صریح، روشن و متناسب با موضوع دعوا باشد و به گونه ای ادا شود که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. معمولاً قاضی متن دقیق سوگند را با توجه به موضوع دعوا و نوع سوگند (بَتّی، تکمیلی، استظهاری) تعیین و به اداکننده سوگند ابلاغ می کند. برای مثال:

«والله (بالله، تالله) قسم به ذات اقدس الهی یاد می کنم که (مثلاً: ادعای خواهان مبنی بر بدهکار بودن من به مبلغ […] ریال صحت ندارد و این ادعا کذب محض است.

یا در مورد سوگند استظهاری:

«والله (بالله، تالله) قسم به ذات اقدس الهی یاد می کنم که طلب من به مبلغ […] ریال از مورث متوفی (نام متوفی) همچنان باقی و ادا نشده است.»

سوگند باید، مطابق قرار دادگاه و با لفظ جلاله ( والله – بالله – تالله ) یا نام خداوند متعال، به سایر زبان ها ادا گردد و در صورت نیاز به تغلیظ، دادگاه کیفیت آن را از حیث زمان، مکان و الفاظ تعیین می نماید. در هر حال، فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان در ادای سوگند به نام خداوند متعال، نخواهد بود. مراتب اتیان سوگند، صورت جلسه می گردد. (ماده ۲۸۱ قانون آیین دادرسی مدنی)

صراحت و وضوح متن سوگند از اهمیت بالایی برخوردار است تا در آینده امکان تفسیرهای مختلف از آن وجود نداشته باشد و ملاک و مستند صدور حکم قرار گیرد.

واکنش های مدعی علیه به درخواست سوگند و آثار حقوقی آن

زمانی که دادگاه قرار اتیان سوگند را صادر می کند و آن را متوجه مدعی علیه (خوانده) می نماید، خوانده می تواند واکنش های مختلفی از خود نشان دهد که هر یک دارای آثار حقوقی مشخصی است. این واکنش ها تعیین کننده سرنوشت دعوا خواهند بود.

۱. پذیرش و ادای سوگند

ساده ترین و مستقیم ترین واکنش مدعی علیه، پذیرش درخواست دادگاه و ادای سوگند مطابق با قرار صادر شده است. در این حالت، اگر مدعی علیه سوگند بر نفی استحقاق مدعی (خواهان) یاد کند، ادعای مدعی ساقط می شود و دادگاه به رد دعوا حکم می دهد. این وضعیت عموماً در سوگند بَتّی رخ می دهد که هدف از آن انکار ادعا از سوی خوانده است. با ادای سوگند، بار اثبات از دوش خواهان برداشته می شود و حکم دادگاه بر اساس این سوگند صادر خواهد شد.

۲. خودداری از ادای سوگند و رد آن به مدعی (واگذاری)

مدعی علیه می تواند از ادای سوگند خودداری کند، اما در عوض، سوگند را به مدعی (خواهان) واگذار نماید. این حق واگذاری سوگند، یک ابزار مهم در اختیار خوانده است که در ماده ۲۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی پیش بینی شده است.

  • تعریف: امتناع خوانده از سوگند و انتقال آن به خواهان است.
  • نحوه و شرایط: خوانده به صراحت به دادگاه اعلام می کند که حاضر به سوگند خوردن نیست، اما سوگند را به خواهان واگذار می کند تا خواهان خود برای اثبات ادعایش سوگند یاد کند.
  • آثار حقوقی:

    • اگر خواهان سوگند یاد کند: ادعای او ثابت می شود و دادگاه به نفع خواهان حکم صادر می کند.
    • اگر خواهان نکول کند (از سوگند امتناع ورزد): ادعای او ساقط می شود و دادگاه به رد دعوا حکم می دهد.

۳. نکول از سوگند (امتناع بدون واگذاری)

نکول از سوگند به معنای خودداری از ادای سوگند و عدم واگذاری آن به مدعی است. این حالت معمولاً زمانی رخ می دهد که خوانده به دلایل شرعی یا وجدانی حاضر به سوگند خوردن نیست و همچنین نمی خواهد مسئولیت واگذاری آن به خواهان را بپذیرد. نکول دارای تشریفات و پیامدهای حقوقی خاصی است که در ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی بیان شده است.

  • تعریف: امتناع از ادای سوگند و عدم واگذاری آن به مدعی.
  • تشریفات اخطار سه مرحله ای دادگاه: در صورت نکول مدعی علیه، دادگاه به او سه مرتبه اخطار می دهد. در هر مرحله، قاضی عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت و نکول را به او تذکر می دهد. این اخطارها باید در همان جلسه دادرسی که برای اتیان سوگند تعیین شده است، انجام و در صورتجلسه درج شود و نیازی به تجدید جلسه نیست.
  • آثار حقوقی:

    • اگر با وجود اخطارهای سه گانه، مدعی علیه همچنان بر نکول خود اصرار ورزد: دادگاه، خود سوگند را به مدعی (خواهان) واگذار می کند. در این صورت، با سوگند مدعی، ادعایش ثابت می شود و دادگاه به نفع او حکم می دهد. در صورت نکول مدعی نیز، ادعای او ساقط می شود.
    • نکول به دلیل عارضه (مانند لال بودن) و سکوت عمدی: اگر سکوت مدعی علیه به دلیل عارضه ای مانند لال بودن باشد، قاضی از طریق مترجم یا کارشناس سعی در کشف مراد او می کند. اما اگر سکوت عمدی و به قصد اذیت طرف مقابل باشد، پس از تذکر عواقب شرعی و قانونی و اخطارهای سه گانه، حکم نکول بر او جاری خواهد شد.

۴. عدم حضور در جلسه اتیان سوگند

اگر فردی که برای اتیان سوگند دعوت شده است، بدون عذر موجه در جلسه دادگاه حاضر نشود، قانون گذار این عدم حضور را در حکم نکول تلقی می کند. در این صورت نیز، سوگند به مدعی (خواهان) واگذار می شود.

  • آثار حقوقی: در صورتی که عدم حضور مربوط به مدعی علیه باشد، دادگاه سوگند را به مدعی واگذار می کند. با اتیان سوگند توسط مدعی، ادعای او ثابت و به نفع او حکم صادر می شود. در صورت نکول مدعی از سوگند، ادعای او ساقط خواهد شد. نیازی به اخطار مجدد یا تجدید جلسه نیست، زیرا قانون گذار عدم حضور با دعوت قبلی را به منزله نکول دانسته است.

۵. اثبات عدم صحت ادعا از طریق دیگر

ممکن است شخصی که قرار سوگند متوجه او شده است، نه سوگند یاد کند، نه آن را واگذار کند و نه نکول کند، بلکه قبل از اتیان سوگند یا در حین فرآیند، بتواند عدم صحت ادعای مدعی را از طریق ارائه دلایل دیگر (مانند سند جدید یا شاهد) اثبات کند. در این صورت، او دیگر ناکل محسوب نمی شود، زیرا وظیفه او در ادای سوگند یا واگذاری آن، مشروط به عدم توانایی اثبات عدم صحت ادعا به طرق دیگر است. دادگاه موظف است به دلایل جدید ارائه شده رسیدگی کند.

مهلت دادن به طرفین برای ادای سوگند

ادای سوگند، به ویژه با توجه به عواقب شرعی و حقوقی آن، یک تصمیم مهم و خطیر است. ممکن است طرفین دعوا نیاز به زمان برای تعمق، مشورت با وکیل یا حتی بررسی مجدد دلایل خود داشته باشند. قانون گذار این امکان را فراهم آورده است که دادگاه در صورت درخواست، به طرفین برای ادای سوگند مهلت دهد.

طرفی که قرار اتیان سوگند متوجه او شده است، می تواند از دادگاه درخواست کند که مهلت مناسبی برای ادای سوگند به او اعطا شود. این درخواست نشان دهنده اهمیت و حساسیتی است که افراد برای این عمل قائل هستند. دادگاه با بررسی جوانب امر و با در نظر گرفتن مصالح طرفین، مدت این مهلت را تعیین می کند. نکته مهم این است که دادگاه نباید مهلتی بدهد که موجب تضرر و زیان غیرموجه طرف مقابل شود یا به طولانی شدن بی دلیل فرآیند دادرسی بینجامد.

در صورتی که دادگاه با اعطای مهلت موافقت کند و زمان تعیین شده برای ادای سوگند از همان جلسه دادرسی فراتر رود، تجدید وقت رسیدگی اجتناب ناپذیر است. زیرا سوگند باید در جلسه دادرسی و با نظارت قاضی ادا شود. با این حال، اگر تعیین وقت مجدد باعث تأخیر طولانی و نامعقول شود و به ضرر طرف مقابل باشد، دادگاه می تواند وقت بعدی را خارج از نوبت تعیین کند تا از تضییع حقوق جلوگیری شود.

به نظر می رسد این قاعده مهلت دادن، بیشتر ناظر بر سوگندهای بَتّی و تکمیلی باشد که نیاز به درخواست طرفین دارند و از نظر ماهیتی نیازمند تصمیم گیری جدی تر هستند. در مورد سوگند استظهاری، که ابتکار آن با قاضی است و هدف آن صرفاً تأیید بقای حق است، معمولاً اعطای مهلت ضرورت کمتری دارد.

دعاوی قابل اثبات با سوگند بتّی و موارد استثناء

سوگند بَتّی (قاطع دعوا) یکی از مهم ترین ابزارهای اثبات حق در سیستم قضایی ماست، اما کاربرد آن محدود به انواع خاصی از دعاوی است. قانون گذار با تعیین این حدود، تلاش کرده است تا از سوءاستفاده از سوگند جلوگیری کرده و اعتبار آن را حفظ کند.

دعاوی قابل اثبات

به طور کلی، تمامی دعاوی مالی و سایر حقوق الناس که قابلیت اثبات با شهادت شهود را دارند، می توانند به وسیله سوگند بَتّی نیز مورد حکم قرار گیرند. این شامل طیف وسیعی از دعاوی می شود، از جمله:

  • دعاوی مالی: هرگونه طلب، دین، خسارت و مطالبات مالی.
  • دعاوی مربوط به نکاح و طلاق: در برخی از جنبه ها که با شهادت قابل اثبات باشند.
  • دعاوی مربوط به رجوع در طلاق: اثبات رجوع یا عدم رجوع.
  • دعاوی نسب: اثبات رابطه خویشاوندی.
  • دعاوی وکالت: اثبات وجود یا عدم وجود رابطه وکالتی.
  • دعاوی وصیت: اثبات وصیت یا انکار آن.

ماده ۱۳۲۵ قانون مدنی به صراحت بیان می دارد: در دعاوی که به شهادت شهود، قابل اثبات است، مدعی می تواند، حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعی علیه است، منوط به قسم او نماید. این ماده نشان می دهد که دامنه کاربرد سوگند بَتّی در دعاوی حقوقی گسترده است، مشروط بر آنکه شهادت نیز بتواند در آن دعوا به عنوان دلیل پذیرفته شود.

محدودیت ها و استثنائات

با وجود دامنه گسترده کاربرد سوگند بَتّی، موارد و شرایطی وجود دارد که در آن ها اتیان سوگند منتفی یا محدود است:

  • دعاوی مستند به سند رسمی: در دعاوی که اساساً بر پایه اسناد رسمی (مانند اسناد مالکیت، اسناد رهنی، قولنامه های رسمی) اقامه می شوند، سوگند بَتّی جایگاهی ندارد. سند رسمی خود به تنهایی دلیل محکم و قاطع است و نیازی به سوگند برای اثبات یا رد آن نیست، مگر آنکه اصالت سند زیر سوال رفته باشد و نیاز به سوگند بر نفی علم یا موارد مشابه پیش آید.
  • دعاوی کیفری: در امور کیفری، کاربرد سوگند بسیار محدود و با شرایط خاص است. اصولاً در دعاوی کیفری، ادله اثبات جرم متفاوت است و سوگند به عنوان یک دلیل اصلی در اثبات جرم مورد پذیرش نیست، مگر در مواردی نادر که در فقه اسلامی به آن اشاره شده است (مانند قسامه در جنایات). قوانین آیین دادرسی کیفری، بیش از هر چیز بر تحقیقات قضایی، اقرار متهم، شهادت شهود، معاینه محل و نظریه کارشناسی تکیه دارند.
  • دعاوی مربوط به اعمال ولی، وصی یا قیم صغیر و مجنون: همان طور که پیش تر گفته شد، ولی، وصی یا قیم نمی توانند به جای صغیر و مجنون در دعاوی مربوط به آن ها سوگند یاد کنند، مگر آنکه سوگند مربوط به اعمالی باشد که خودشان در زمان تصدی انجام داده اند.
  • دعاوی اثبات امری علیه شخص ثالث: نمی توان از یک شخص درخواست سوگند کرد که در مورد عمل یا عدم عمل شخص ثالثی سوگند یاد کند، مگر در مورد سوگند بر نفی علم، که در آن فرد سوگند می خورد که از عمل شخص ثالث بی اطلاع است.

این محدودیت ها برای حفظ اعتبار و دقت سوگند در نظام قضایی طراحی شده اند و اطمینان می دهند که این دلیل مهم، فقط در جایی که واقعاً ضروری است و دلایل دیگر کافی نیستند، به کار گرفته شود.

پیامدها و آثار قسم دروغ (رجوع از قسم)

سوگند در دادگاه یک عمل مذهبی و حقوقی با وزن بسیار بالاست و ادای قسم دروغ می تواند پیامدهای شرعی و حقوقی جدی به دنبال داشته باشد. اگرچه در دعاوی مدنی، قسم دروغ دارای مجازات کیفری مستقیم و مشخصی (مانند حبس) نیست (برخلاف شهادت کذب)، اما قانون گذار برای آن آثار حقوقی مهمی قائل شده است. این پیامدها بسته به زمانی که دروغ بودن قسم فاش می شود، متفاوت است.

۱. اگر قبل از صدور حکم باشد

چنانچه فردی سوگند یاد کند و سپس، پیش از آنکه دادگاه بر اساس آن سوگند حکم صادر نماید، اقرار کند که سوگند او دروغ بوده است، دادگاه بر اساس همین اقرار جدید، حکم صادر خواهد کرد. در این حالت، دادگاه به سوگند قبلی ترتیب اثر نمی دهد، زیرا اقرار به دروغ بودن قسم، به منزله نفی اثر سوگند است و اقرار، قوی ترین دلیل اثبات دعوا محسوب می شود.

۲. اگر پس از صدور حکم و قبل از قطعی شدن باشد

اگر پس از ادای سوگند و صدور حکم اولیه توسط دادگاه، اما پیش از قطعیت یافتن حکم (یعنی در مهلت قانونی تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی)، اداکننده سوگند اقرار کند که قسم او دروغ بوده است، این اقرار می تواند مستند و دلیل محکمی برای تجدیدنظرخواهی محکوم علیه (کسی که حکم به ضرر او صادر شده) قرار گیرد. دادگاه تجدیدنظر یا مرجع بالاتر با بررسی اقرار جدید، می تواند حکم صادره را نقض و مجدداً رسیدگی کند.

۳. اگر پس از قطعیت حکم باشد

پیچیده ترین حالت زمانی است که پس از ادای سوگند دروغ، حکم دادگاه قطعی شده باشد. در این شرایط، چون حکم قطعی شده و اعتبار امر قضاوت شده را پیدا کرده است، امکان نقض مستقیم آن دشوار است. با این حال، حقوق دانان و فقها معتقدند که حتی در این صورت نیز، امکان طرح دعوای مجدد برای استرداد آنچه به ناحق گرفته شده، وجود دارد.

  • امکان طرح دعوای مجدد: اگر اداکننده سوگند دروغ، پس از قطعی شدن حکم، اقرار کند که سوگندش دروغ بوده است، طرف متضرر می تواند با استناد به این اقرار جدید، دعوای جدیدی را در دادگاه صالح مطرح کند. موضوع این دعوای جدید، مطالبه آنچه به واسطه سوگند دروغ به ناحق از او گرفته شده است، خواهد بود. این دعوای جدید بر پایه اقرار به عنوان دلیل مستقل استوار است و نه صرفاً بر نقض حکم قبلی.
  • تأکید بر انصاف: هدف از این تدبیر، جلوگیری از تضییع حقوق و برقراری عدالت است، حتی اگر روند اولیه دادرسی به دلیل قسم دروغ، به نتیجه ای غیرعادلانه منجر شده باشد.

مجازات شرعی و قانونی

همان طور که اشاره شد، در قوانین مدنی ایران، برای قسم دروغ در دعاوی حقوقی، مجازات کیفری مستقیم (مانند حبس) پیش بینی نشده است. این موضوع با شهادت کذب که دارای مجازات کیفری است، تفاوت اساسی دارد. با این حال، قاضی قبل از اتیان سوگند، مکلف است اداکننده سوگند را از عواقب شرعی و معنوی قسم دروغ آگاه سازد. سوگند دروغ در آموزه های دینی و فقهی به شدت نکوهش شده و از گناهان کبیره محسوب می شود و عواقب اخروی سنگینی دارد. این تذکر برای ایجاد بازدارندگی اخلاقی و وجدانی در افراد است.

به طور خلاصه، پیامدهای قسم دروغ، شامل ابطال آثار حقوقی آن (قبل از حکم)، امکان تجدیدنظرخواهی (قبل از قطعیت) و امکان طرح دعوای جدید برای استرداد مال (بعد از قطعیت) است، که همگی بر اهمیت و قداست سوگند در نظام حقوقی و شرعی تأکید دارند.

نتیجه گیری: اهمیت و حساسیت اتیان سوگند

اتیان سوگند در دادگاه، فرآیندی با ابعاد عمیق حقوقی، شرعی و اخلاقی است که در نظام قضایی ایران نقش بسزایی در احقاق حق و فصل خصومت ایفا می کند. این دلیل اثبات دعوا، به عنوان یکی از قوی ترین ابزارها در مواقع فقدان سایر دلایل، به قاضی کمک می کند تا با اتکا به وجدان و اعتقاد دینی طرفین، به حقیقت نزدیک شده و حکم عادلانه صادر نماید.

همان طور که بررسی شد، انواع مختلف سوگند قضایی (بَتّی، تکمیلی، استظهاری، بر نفی علم) هر یک با شرایط و کاربردهای خاص خود، به پوشش دهی موارد مختلف دعاوی کمک می کنند. رعایت دقیق شرایط قانونی، تشریفات ادای سوگند و آگاهی از پیامدهای حقوقی و شرعی آن، برای تمامی افراد درگیر در فرآیند دادرسی امری حیاتی است.

واکنش های متعدد مدعی علیه در برابر درخواست سوگند، از پذیرش و ادای آن گرفته تا نکول و واگذاری، هر کدام آثار حقوقی متمایزی دارند که می توانند سرنوشت دعوا را تغییر دهند. از همه مهم تر، پرهیز از قسم دروغ، نه تنها به دلیل عواقب شرعی و معنوی آن، بلکه به خاطر پیامدهای حقوقی جدی آن در بازگرداندن آنچه به ناحق گرفته شده، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

در نهایت، با توجه به حساسیت و جدیت اتیان سوگند، توصیه اکید می شود که هر فردی که با این موضوع در دادگاه مواجه می شود، پیش از هرگونه اقدام، حتماً با یک وکیل متخصص و آگاه به قوانین مشورت نماید. راهنمایی های حقوقی می تواند در فهم دقیق شرایط، نحوه ادای سوگند و انتخاب بهترین مسیر قانونی، کمک کننده باشد و از بروز مشکلات و پیامدهای ناخواسته جلوگیری کند. اتیان سوگند، بیش از یک عمل حقوقی، یک تعهد سنگین در برابر عدالت و حقیقت است.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "قسم خوردن در دادگاه | قوانین، احکام و هر آنچه باید بدانید" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "قسم خوردن در دادگاه | قوانین، احکام و هر آنچه باید بدانید"، کلیک کنید.